چپاول حکومتى تحت عنوان نوسازى مدارس
پدرام نواندیش

در مراسمی تحت عنوان "بهره برداری از مجتمع آموزشی و پرورشی یاس نبی" در روز دوشنبه دوم آبان 1390 ، حمیدرضا حاجی بابایی وزیر به اصطلاح آموزش و پرورش رژیم اسلامی در حضور احمدی نژاد تیر خلاص زن به ارائه گزارشی در خصوص نوسازی و مقاوم سازی مدارس، پرداخت.

بحث نوسازی و مثلا مقاوم سازی مدارس از سوی دستگاههای رژیم اسلامی، تداعی کننده نام یک تعداد شرکتهای انگلی، مفتخور و جنایتکاری است که طی چند سال گذشته از سوی دستگاه ضد آموزش و ضد حرمت انسانی با نام بی مسمای آموزش و پرورش، مشغول تنها کاری که نیستند همان مقاوم سازی این مدارس است که محل تحصیل میلیونها نفر دانش آموز خردسال و نوجوان و جوان است. شرکتهایی که مالکین آنها بدون تردید، با یک یا چند حلقه واسطه فامیلی و دوستی، به جنایتکارانی از نوع حاجی بابایی و یا معاونان این مزدور و یا این و آن نماینده مجلس و از این دست ارازل، متصل هستند. نشر آگهی های مناقصه در این ارتباط در روزنامه های رژیم، فقط طی کردن مراحل بوروکراسی اداری رایج برای پروسه اخذ ضمانت نامه های مرتبط با این گونه قراردادها از بانکها است. تنها مقوله ای که در این زد و بندها تحت عنوان قرارداد نوسازی و مقاوم سازی از سوی کارفرما (سازمان نوسازی و مقاوم سازی مدارس) و مجری مطرح نبوده و نیست، اصل نوسازی و مقاوم سازی مدارس است. عناوینی از این قبیل، شیوهایی برای تقسیم پول های هنگفتی است که می بایست به جیب های گشاد سرمایه داران و مزدوران وابسته آنها در این شرکتها واریز گردد.

 نگاهی به ضمانت نامه های صادره برای شرکت در مناقصه این شرکتها توسط بانکها و مراجعه به گزارش اطلاعاتی این شرکتها، گویای این واقعیت است که بسیاری از این شرکتهای انگلی و دزد و کلاش، حتی در زمینه ساخت یک مدرسه مطابق با استانداردهای متناسب با مناطق زلزله خیز، نه ربطی داشته و نه پیشینه ای در این زمینه دارند. برای نمونه می توان به نام چند شرکت بخصوص که در بانکهای تجارت و ملت، به همین منظور و تحت این عنوان ضمانت نامه های مناقصه و نیز ضمانت نامه های مرتبط پس از انعقاد قرار داد اخذ نموده اند، اشاره کرد. رئیس بانک تجارت شعبه آیت الله کاشانی تهران که از مزدوران رژیم و از عمده سرکوبگران تظاهرات های خیابانی سال 1388 است٬ برای  شرکت ابنیه سازان و چند شرکت اقماری آن فقط طی 6 ماه بالغ بر 50 ضمانت نامه از این نوع صادر نمود ه است. محمد ابراهیم اسلامی، مزدور قداره بند رژیم که از طریق حراست بانک و بسیج به پست ریاست شعبه منصوب گردیده، شریک در بسیاری از این گونه قراردادها است. نکته جالب توجه این است که پایان پروژه های تحت عنوان مقاوم سازی مدارس به فاصله کمتر از 2 ماه  توسط این شرکتها اعلام شده است. با مراجعه به مدارسی که اعلام نوسازی و مقاوم سازی در آنها شده است، در خواهیم یافت که نهایت پروسه مسخره مثلا نوسازی و مقاوم سازی مدارس این شرکتهای دزد و کلاه بردار، مقداری گچ کاری و نقاشی در و دیوار آنها بوده است. بابت این  پروژه ها صدها میلیون تومان پول به جیب زده و می زنند. وقتی مزدور و شکنجه گری به نام محمد ابراهیم اسلامی که در خیابان های تهران به سرکوب تظاهر کنندگان میرود و به واسطه صدور ده ها ضمانت نامه بدون وثیقه، در کمتر از چند ماه 3 دستگاه آپارتمان در مناطق سازمان برنامه و بودجه و شهرهای شمالی خریداری می کند، کلیت اجرای مقوله نوسازی و مقاوم سازی مدارس از سوی دستگاههای دزد رژیم، مسخره، پوچ و دروغ بزرگی بوده و خواهد بود. حتی اگر گزارش از پی گزارش تهیه و به جنایتکارانی از نوع خود و احمدی نژاد تیر خلاص زن، برای فریب و تحمیق افکار عمومی و توده های مردم ارائه دهند .
 
بازرسینی که می بایست پایان کار پروژه را اعلام کنند، مفتخوران و دلالانی هستند که واسطه برنده شدن این شرکتها در مناقصه هایی از این دست میشوند. این بازرس ها،  گاه خود از سهام داران عمده این شرکتها بوده و یا به نحوی سهیم در منافع آنها هستند. کارگران همیشه اولین قربانیان دزدی آشکار صاحبان این شرکتها بوده اند. کارگرانی که همان دستمزد ناچیزشان با تاخیر و به صورت چکهای بلند مدت پرداخت می شود و پس از هر پروژه، تا اجرای پروژه بعدی، هیچگونه دستمزدی ندارند. ادامه چنین پروسه غارتگرانه و جنایت کارانه ای از سوی نظام مبتنی بر سود و مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و رژیم اسلامی آن، نه تنها کارگران و خانواده های آنان که قربانیان همیشگی آن هستند، بلکه صدها هزار دانش آموزی را نیزشامل میشوند، که با بروز کوچکترین زلزله ای مدارس محل تحصیل آنها که اکثرا در  مناطق فقیر نشین تهران و شهرهای بزرگ واقع است، مدفن همیشگی آنان خواهد شد.
 
زلزله شدید شهر وان در ترکیه، زنگ خطر بزرگی برای مردم آزادی خواه و برابری طلب ایران می باشد. این در حالی است که قریب به 33 سال حکومت اسلامی در ایران نشان داده  که جان انسانها در این رژیم از کمترین درجه اهمیت نیز برخوردار نبوده و نیست. رژیمی که براحتی آدمها را به جرم مطالبه حقوق انسانی شان سلاخی می کند و بساط قتل عمدش را به محلات و چهار راهها کشانده است، رژیمی که میلیاردها دلار خرج پروژه های نظامی و هسته اش میکند و حاضر است چند میلیون دلار برای یک عملیات تروریستی هزینه کند. این رژیم و تمام باندهای سبز و زردش، هیچ ربطی به حداقل ايمنى و زندگى مردم ندارند چه رسد به اجرای شیوه های علمی مقابله با زلزله و حوادثی از این قبیل.   ادامه رژیم اسلامی  یعنی ادامه غارتگریها و بی توجهی به جان میلیونها انسانی است که در ایران تحت حاکمیت رژیم اسلامی محبوس هستند. دولت های سرمایه داری و خصوصا از نوع رژیم اسلامی و رژیم اسلامگرای ترکیه، دولت هایی هستند  که جان ملیونها انسان کمترین ارزشی برای آنها نداشته و ندارد و در صدر بیشترین متعرضین به حقوق انسان و مردم فقیر و گرسنه قرار داشته و دارند .

برای قطع دست این شرکتهای انگلی که جان صدها هزار انسان دانش آموز، پشیزی برای آنها ارزش ندارد و نوسازی و مقاوم سازی مدارس، فقط عنوانهایی است که بر قراردادهای دزدی منعقده میان خود و رژیم اسلامی شان گذارده اند، بایستی به طور قاطع رژیم اسلامی را به زیر کشید. با این هزینه هایی که تا اکنون تحت این عناوین توسط این جنایت کاران به غارت رفته است، میشد چندین و چند بار این مدارس را ساخت و حتی به تعداد زیادتری مراکز آموزشی با امکانات وسیعتری برای چند برابر جمعیت فعلی دانش آموزان ایجاد کرد. با وجود و تداوم حکومت سرمایه داران اسلامی، چندین برابر این مبالغ تحت این عنوان و عنوان های مشابه  به غارت می رود. اما نه از استحکام مدارس خبری خواهد بود و نه کمترین مقاومتی در مقابل زلزله هایی به مراتب در مقیاس ریشتر کوچکتر از زلزله اخیر شهر وان در ترکیه  ایجاد خواهد شد. .
 
برای ايجاد پایه های یک زندگی آزاد٬ برابر و مرفه و انسانی، با به زیر کشیدن این رژیم میتوان و باید وارد فاز تقابل با پدیده های طبیعی و ناگزیری چون زلزله و رانش زمین و سیل گردید.

29 اکتبر 2011